بيروت لبنان از دو تپه الاَشرفيه (بيروت شرقي) و المُصَيطَبه (بيروت غربي) تشكيل شده كه به صورت شبهجزيرهاي مثلثي به سوي دريا پيش ميرود. در سمت داخلي، جلگه ساحلي باريكي قرار دارد كه از دهانه نهرالكلب در شمال تا نهرالدامور در جنوب امتداد مييابد.
ريشه واژه بيروت ، از لفظ عبري بِئِروت، جمع بِئِر، به معناي چاه، مشتق است. معناي اين واژه در زبانهاي سرياني و فنيقي نيز همين است، كه به منابع غني آب در بيروت اشاره دارد.
بيروت از قديمترين شهرهاي خاورميانه به شمار ميآيد. آثار مهمي از دورههاي مصري، فنيقي، يوناني، رومي، بيزانسي، ايراني و عثماني در اين شهر كشف شده است. در زمان فنيقيها بندري در سواحل فنيقيه بوده كه از آن با نام بروتا در كتيبههاي تل العَمارنه يادشده است. در اين عهد بيروت شهر كوچكي بود كه شهر معروف بيبلوس (جُبيل امروزي) آن را تحتالشعاع قرار داده بود.
در حدود 200 پيش از ميلاد، آنتيوخوس سوم بر بطلميوس پنجم پيروز شده و بيروت را ضميمه قلمرو سلوكيها و سوريه كرد. با پيروزي مسلمانان، دوران تازهاي براي بيروت آغاز شد.
معاويه، خليفه اموي، گروههايي از ايرانيان را به آنجا كوچ داد تا شهر و اطراف آن را، براي دفاع در برابر تهاجمات روم شرقي پرجمعيت سازد.
جنگهاي صليبي براي بيروت مسائل تازهاي پيش آورد. صليبيون كه در 1099 از تمام طول سواحل شمالي بيروت سرازير شده بودند، منحصراً از بيروت به عنوان محل تأمين آذوقه استفاده ميكردند. آنها پس از فتح بيتالمقدس دوباره به اين شهر بازگشتند.
در ژوئيه 1291 امير سنجر ابوشجاعي از دمشق به سوي بيروت آمد و آنجا را به نام الملك الاشرف خليل تصرف كرد. در عصر مماليك، بيروت ولايت عمدهاي از «جُند» دمشق گرديد و يك امير طَبلْخانه به حكومت آنجا منصوب شد.
بيروت در قرن 11عملاً بخشي از ايالت عثمانيِ دمشق و پس از 1070 جزو صيدا بود. در حملههاي متقابل روسيه و عثماني، بيروت چندينبار بمباران شد و اكتبر 1773 تا فوريه 1774 به تصرف روسها درآمد.
بيروت در دوره جديد:
در حدود نيمه سده سيزدهم - نوزدهم، بيروت بندر و مركز بازرگاني مهمي به شمار ميرفت كه از نظر موقعيت، بعداز سِمرنَه و اسكندريه قرار داشت. از دهه 1820 مبلغان مذهبي پروتستان از بريتانيا، ايالاتمتحده و نيز مبلغان كاتوليك رومي عمدتاً از فرانسه، در بيروت به فعاليت پرداختند.
دانشگاههاي بيروت، به علت نزديكي به ايران و قرابت ديني ـ فرهنگي، نخستين انتخاب محصلان ايراني در قرن نوزدهم بود و كساني مانند قاسم غني، محمدعلي جمالزاده و محمود حسابي از تحصيل كردگان اين دانشگاهها بودهاند.
به دنبال شكست عثماني در جنگ جهاني اول، بيروت در 1920 به لبنان بزرگ پيوست و تحت قيمومت فرانسه درآمد و در 1926 پايتخت جمهوري لبنان شد. فرانسه براي تسريع استخراج مواد خام، بندر عظيمي در بيروت تجهيز كرد و يك رشته خطوط آهن كه از بيروت به دمشق متصل ميشد و نواحي داخلي را به ساحل مرتبط ميساخت، ايجاد كرد.
در نخستين سالهاي قيمومت فرانسه، مهاجرت آرام و پيوستهاي از شيعيان و سنيان، از اطراف بيروت يا كشورهاي خاورميانه به سوي بخش غربي شهر جريان داشت. بسياري از آوارگان فلسطيني كه در 1948 بويژه پس از كشتار ديرياسين از نواحي شمالي و ساحلي فلسطين گريخته بودند در بخش غربي بيروت اسكان يافتند.
براثر جنگ اعراب و اسرائيل (1948) و در پي بسته شدن بندر حيفا، بندر بيروت با امكانات مناسب خود جايگزين آن شد. درآمدهاي كشورهاي نفتخيز خليج فارس وعربستان به كمك نظام بانكداري موفق بيروت، اين شهر را مركز فعاليتهاي تجاريِ كشورهاي عربي كرد.
صدها هزارتن از شيعيان از منطقه جنوبي لبنان كه مركز رويارويي سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) و اسرائيل بود، آواره شدند و در شرق و جنوب بيروت اسكان يافتند.
پيش از جنگ داخلي 1975ـ1991، بيروت، با برخورداري از نظام مالي و تجاري آزاد و بانكداري موفق، بندر و فرودگاه مجهز، پايگاه مهم مبادلات مالي و ارزي بينالمللي و مركز فعاليتهاي تجاري منطقه خاورميانه بود. همچنين وجود دانشگاهها و مراكز آموزشي متعدد، مطبوعات آزاد و نشريات و روزنامههايي كه مخاطباني در ديگر كشورها داشت، موقعيت علمي و فرهنگي برجستهاي بدان ميبخشيد.
اهل سنت و ارمنيها بزرگترين گروه مذهبي در بيروت بودند، اما با مهاجرت شمار زيادي از شيعيان در دهه 1960 و پس از آن به بيروت، به مرور تركيب جمعيتي شهر به نحو چشمگيري تغيير كرد. با توجه به تغييرات جمعيتي، در دهه 1990، شيعيان به بزرگترين گروه مذهبي تبديل شدند و پس از شيعيان، اهل سنت مهمترين گروه مذهبياند.
اكثريت مسلمانان مشتمل بر مسلمانان سني مذهب، دروزي و شيعه در بيروت غربي سكونت دارند؛ بويژه حومه جنوبي بيروت غربي (ضاحيه) بيشتر مركز سكونت شيعيان است.
مردم بيروت شرقي تقريباً همه مسيحياند، مارونيها و ارتدوكسهاي يوناني و ارامنه مهمترين جوامع مسيحي ساكن در بيروت شرقي را تشكيل ميدهند و كاتوليكهاي يوناني، رومي و پروتستانها، كلدانيها و قبطيها ديگر فرقههاي مسيحي را شامل ميشوند. جامعه كوچكي از يهوديان نيز در بيروت زندگي ميكنند.
بيروت لبنان از دو تپه الاَشرفيه (بيروت شرقي) و المُصَيطَبه (بيروت غربي) تشكيل شده كه به صورت شبهجزيرهاي مثلثي به سوي دريا پيش ميرود. در سمت داخلي، جلگه ساحلي باريكي قرار دارد كه از دهانه نهرالكلب در شمال تا نهرالدامور در جنوب امتداد مييابد.
ريشه واژه بيروت ، از لفظ عبري بِئِروت، جمع بِئِر، به معناي چاه، مشتق است. معناي اين واژه در زبانهاي سرياني و فنيقي نيز همين است، كه به منابع غني آب در بيروت اشاره دارد.
بيروت از قديمترين شهرهاي خاورميانه به شمار ميآيد. آثار مهمي از دورههاي مصري، فنيقي، يوناني، رومي، بيزانسي، ايراني و عثماني در اين شهر كشف شده است. در زمان فنيقيها بندري در سواحل فنيقيه بوده كه از آن با نام بروتا در كتيبههاي تل العَمارنه يادشده است. در اين عهد بيروت شهر كوچكي بود كه شهر معروف بيبلوس (جُبيل امروزي) آن را تحتالشعاع قرار داده بود.
در حدود 200 پيش از ميلاد، آنتيوخوس سوم بر بطلميوس پنجم پيروز شده و بيروت را ضميمه قلمرو سلوكيها و سوريه كرد. با پيروزي مسلمانان، دوران تازهاي براي بيروت آغاز شد.
معاويه، خليفه اموي، گروههايي از ايرانيان را به آنجا كوچ داد تا شهر و اطراف آن را، براي دفاع در برابر تهاجمات روم شرقي پرجمعيت سازد.
جنگهاي صليبي براي بيروت مسائل تازهاي پيش آورد. صليبيون كه در 1099 از تمام طول سواحل شمالي بيروت سرازير شده بودند، منحصراً از بيروت به عنوان محل تأمين آذوقه استفاده ميكردند. آنها پس از فتح بيتالمقدس دوباره به اين شهر بازگشتند.
در ژوئيه 1291 امير سنجر ابوشجاعي از دمشق به سوي بيروت آمد و آنجا را به نام الملك الاشرف خليل تصرف كرد. در عصر مماليك، بيروت ولايت عمدهاي از «جُند» دمشق گرديد و يك امير طَبلْخانه به حكومت آنجا منصوب شد.
بيروت در قرن 11عملاً بخشي از ايالت عثمانيِ دمشق و پس از 1070 جزو صيدا بود. در حملههاي متقابل روسيه و عثماني، بيروت چندينبار بمباران شد و اكتبر 1773 تا فوريه 1774 به تصرف روسها درآمد.
بيروت در دوره جديد:
در حدود نيمه سده سيزدهم - نوزدهم، بيروت بندر و مركز بازرگاني مهمي به شمار ميرفت كه از نظر موقعيت، بعداز سِمرنَه و اسكندريه قرار داشت. از دهه 1820 مبلغان مذهبي پروتستان از بريتانيا، ايالاتمتحده و نيز مبلغان كاتوليك رومي عمدتاً از فرانسه، در بيروت به فعاليت پرداختند.
دانشگاههاي بيروت، به علت نزديكي به ايران و قرابت ديني ـ فرهنگي، نخستين انتخاب محصلان ايراني در قرن نوزدهم بود و كساني مانند قاسم غني، محمدعلي جمالزاده و محمود حسابي از تحصيل كردگان اين دانشگاهها بودهاند.
به دنبال شكست عثماني در جنگ جهاني اول، بيروت در 1920 به لبنان بزرگ پيوست و تحت قيمومت فرانسه درآمد و در 1926 پايتخت جمهوري لبنان شد. فرانسه براي تسريع استخراج مواد خام، بندر عظيمي در بيروت تجهيز كرد و يك رشته خطوط آهن كه از بيروت به دمشق متصل ميشد و نواحي داخلي را به ساحل مرتبط ميساخت، ايجاد كرد.
در نخستين سالهاي قيمومت فرانسه، مهاجرت آرام و پيوستهاي از شيعيان و سنيان، از اطراف بيروت يا كشورهاي خاورميانه به سوي بخش غربي شهر جريان داشت. بسياري از آوارگان فلسطيني كه در 1948 بويژه پس از كشتار ديرياسين از نواحي شمالي و ساحلي فلسطين گريخته بودند در بخش غربي بيروت اسكان يافتند.
براثر جنگ اعراب و اسرائيل (1948) و در پي بسته شدن بندر حيفا، بندر بيروت با امكانات مناسب خود جايگزين آن شد. درآمدهاي كشورهاي نفتخيز خليج فارس وعربستان به كمك نظام بانكداري موفق بيروت، اين شهر را مركز فعاليتهاي تجاريِ كشورهاي عربي كرد.
صدها هزارتن از شيعيان از منطقه جنوبي لبنان كه مركز رويارويي سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) و اسرائيل بود، آواره شدند و در شرق و جنوب بيروت اسكان يافتند.
پيش از جنگ داخلي 1975ـ1991، بيروت، با برخورداري از نظام مالي و تجاري آزاد و بانكداري موفق، بندر و فرودگاه مجهز، پايگاه مهم مبادلات مالي و ارزي بينالمللي و مركز فعاليتهاي تجاري منطقه خاورميانه بود. همچنين وجود دانشگاهها و مراكز آموزشي متعدد، مطبوعات آزاد و نشريات و روزنامههايي كه مخاطباني در ديگر كشورها داشت، موقعيت علمي و فرهنگي برجستهاي بدان ميبخشيد.
اهل سنت و ارمنيها بزرگترين گروه مذهبي در بيروت بودند، اما با مهاجرت شمار زيادي از شيعيان در دهه 1960 و پس از آن به بيروت، به مرور تركيب جمعيتي شهر به نحو چشمگيري تغيير كرد. با توجه به تغييرات جمعيتي، در دهه 1990، شيعيان به بزرگترين گروه مذهبي تبديل شدند و پس از شيعيان، اهل سنت مهمترين گروه مذهبياند.
اكثريت مسلمانان مشتمل بر مسلمانان سني مذهب، دروزي و شيعه در بيروت غربي سكونت دارند؛ بويژه حومه جنوبي بيروت غربي (ضاحيه) بيشتر مركز سكونت شيعيان است.
مردم بيروت شرقي تقريباً همه مسيحياند، مارونيها و ارتدوكسهاي يوناني و ارامنه مهمترين جوامع مسيحي ساكن در بيروت شرقي را تشكيل ميدهند و كاتوليكهاي يوناني، رومي و پروتستانها، كلدانيها و قبطيها ديگر فرقههاي مسيحي را شامل ميشوند. جامعه كوچكي از يهوديان نيز در بيروت زندگي ميكنند.